آرتور شوپنهاور، فیلسوف بزرگ آلمانی با سال ها تحقیق در حوزه های اخلاق، هنر و ادبیات معتقد بود که :
موسیقی غذای روح است.
در طول سالهای اخیر تحقیقات بسیاری درباره تاثیر مثبت موسیقی روی مغز موجودات زنده صورت گرفت، چراکه این موضوع همواره جزو موضوعات جذاب برای پژوهشگران بوده است.
تاثیرات موسیقی بر مغز و یادگیری
برای درک بهتر از تاثیر موسیقی بر روی یادگیری، ابتدا به صورت مختصر تاثیرات موزیک روی مغز را بررسی میکنیم:
- از نظر فیزیولوژی موسیقی ارتباط بین دو نیم کره مغز را تقویت میکند.
- تاثیر موسیقی رو مخچه باعث بهبود حرکت و کنترل بدن در شرایط مختلف میشود.
- موسیقی با تاثیر روی بخش هیپوکامپ باعث افزایش حافظه و یادگیری میشود.
- اثر موسیقی روی بخش پیشانی قشر مخ باعث بهبود رفتار و تصمیم گیری میشود.
- همچنین موزیک روی بخش حسی و حرکتی قشر مخ اثر میگذارد و عملکرد آنها را بهبود میبخشد.
تصور غلطی که راجع به موسیقی وجود دارد این است که آنچه در بالا ذکر شد تنها برای فرد نوازنده است؛ در صورتی که این تاثیرات، برای تمامی شنوندگان موسیقی وجود دارد؛ هرچند مقدار آن در افراد نوازنده بیشتر است. بخشی از تاثیرات بالا حتی برای حیوانات هم قابل ذکر است.
موسیقی چیست
در دنیا 7 هنر اصلی وجود دارد که عبارتند از :
- موسیقی
- حرکات نمایشی و رقص
- هنرهای ترسیمی
- هنرهای تجسمی
- ادبیات
- هنرهای نمایشی
- سینما
موسیقی از ترکیب صدا و سکوت تشکیل میشود. عناصر اصلی موزیک : ملودی ، هارمونی و رتیم هست.
عدهای موسیقی را زبان بین الملی میدانند. بیش از دو هزار سال است که در سراسر دنیا از موسیقی برای بیان احساسات استفاده میشود.
موسیقی میتواند با کلام یا بدون کلام باشد، میتواند سطحی و زودگذر یا عمیق و نیاز به فکر باشد، میتواند کروماتیک یا دیاتونیک باشد و … ؛ در اصل تا زمانی که شما شنونده باشید، موسیقی راهی برای ارتباط با شما پیدا میکند.
بتههون، موسیقی دان و آهنگساز برجسته ی آلمانی، آهنگ را مظهری برتر از هر علم و فلسفه ای میداند. او معتقد بود: آنجا که سخن از گفتن بازمیماند، موسیقی آغاز میشود.
نیچه، شاعر، آهنگساز و فیلسوف بزرگ آلمانی باور دارد که زندگی بدون موسیقی اشتباه بزرگی است.
فرآیند یادگیری در مغز
در ادامه کمی با فرآیند یادگیری آشنا میشویم :
در مغز انسان حدود 85 میلیارد سلول عصبی وجود دارد. وقتی ما مطلب جدیدی را یاد میگیریم، بین این سلول ها ارتباطات جدیدی تشکیل میشود. با تکرار مطالب جدید این ارتباطات به مرور قوی تر میشوند و در اصطلاح یادگیری صورت میگیرد. با قویتر شدن ارتباطاتات بین نورونی، سرعت دسترسی به این اطلاعات بیشتر میشود؛ به عبارت دیگر، به یاد آوردن آن موضوع آسانتر میشود.
مادهای تحت عنوان فاکتور رشد در مغز وجود دارد که به شکل گیری ارتباطات بین نورونی کمک میکند و در کل در فرآیند یادگیری نقش دارد. مقدار این ماده در شرایط آرامش در مغز بیشتر است در نتیجه یادگیری در این زمان بهتر صورت میگیرد.
نکته دیگر این است که هر چه نورون های بیشتری در مجموعه یادگیری حضور داشته باشند، به یادآوردن مطلب آسانتر و موثرتر است. فرض کنید شما میخواهید از منزل به سمت مدرسه بروید. هرچه تعداد مسیر هایی که بلد هستید بیشتر باشد بهتر است چراکه اگر یک مسیر تحت شرایطی مسدود یا فراموش شود مسیر های دیگری وجود دارند.
در یادگیری هم به همین صورت است، به همین دلیل به یادگیری مطالب به صورت ترکیبی توصیه میشود؛ در این حالت اطلاعات مربوط به یک موضوع مشترک در کنار هم قرار میگیرد و مجموعه سلولی که بین نورون ها تشکیل میشود قویتر است.
یادگیری کامل در چه زمان اتفاق می افتد؟
در ذهن انسان دو نوع حافظه اصلی وجود دارد:
- حافظه کوتاه مدت
- بلند مدت
حافظه کوتاه مدت
وقتی شما مطلب جدیدی را یاد میگیرید این مطلب در حافظ کوتاه مدت شما ثبت میشود. مطالبی که در حافظه کوتاه مدت هستند دسته بندی نشدند و به یاد آوردن آنها دشوار و زمان بر است، همچنین اگر تکرار صورت نگیرد فراموش میشوند. اما برای ماندگار شدن در ذهن یا آنچه تحت عنوان (یادگیری واقعی) از آن یاد میشود، حافظه کوتاه مدت لازم است.
مغز انسان اطلاعاتی پر استفاده حافظه کوتاه مدت را طبقه بندی میکند و به حافظه بلند مدت انتقال میدهد.
حافظه بلند مدت
با ورود مطالب به حافظه بلند مدت، سرعت به یاد آوردن افزایش مییابد و روند فراموشی کاهش پیدا میکند. حافظه طولانی مدت برخلاف کوتاه مدت، محدود نیست اما به زمان بیشتری برای ورود اطلاعات به آن نیاز دارد. برای همین وقتی شب امتحان درسی را میخوانید بعد از امتحان چیزی به یاد ندارید.
مثال ساده برای یادگیری:
تصور کنید در جنگلی در حال قدم زدن هستین. قدم زدن در مسیری که پیاده رو وجود ندارد باتوجه به درخت و گیاهان روی زمین کار دشواری هست اما به مرور با قدم زدن در آن مسیر راه جدیدی ایجاد میشود که عبور از آن آسان است.
یادگیری نیز به همین طریق هست. در ابتدا دشوار بوده اما به مرور سریع و آسان میشود.
روند فراموشی به چه صورت است
در مثال بالا، با رها کردن مسیر دوباره گیاهان جدید در آن رشد میکنند و دوباره عبور از آن دشوار میشود.
در فرآیند یادگیری هم اگر شما موضوعی را برای مدت طولانی رها کنید اتصالات بین نورونی به مرور ضعیف و در نهایت حتی از بین میروند. برای همین توصیه به مرور کردن میشود. دلیل اینکه بعد از تابستان شروع دوباره درس خواندن کار دشواری است، اما به مرور مغز خودش رو با شرایط جدید تطبیق میدهد.
نظریه شناور بودن مغز
همان طور که گفته شد در مغر حدود 85 میلیارد نورون وجود دارد. هر نورون میتواند با 10 هزار نورون دیگر ارتباط برقرار کند و مجموعه ای شبیه تار عنکبوت را در مغز به وجود بیاورد. این نظریه بیان میکند ذهن خاصیت انطباق پذیری و انعطاف پذیری بالایی دارد. فرایند عادت کردن کوچیکترین مثال این موضوع هست. با انجام کاری به صورت مداوم نورون هایی مغز باهم اتصال تشکیل میدهند و به مرور قدرت این اتصالات به حدی میرسد که شما میتوانید بدون فکر کردن یا حتی به صورت ناخودآگاه انجام دهید.
اختلافات موجود در نظریه شناوری
مغز در بخشی از مردم علاقه به یادگیری اطلاعات جدید دارد (شناور بودن)، هرچند در بعضی دیگر علاقه ای به یادگیری مباحث جدید ندارد و بیشتر به سمت کسب تجربه در آنچه تا الان یاد گرفته است. به عبارت دیگر افرادی به دنبال کسب مهارت های جدید و افرادی دیگر به دنبال کسب مهارت بیشتر در آنچه از قبل آموخته اند، هستند.
حقیقت امر این است که مغز انسان در هر دو حالت در حال دریافت اطلاعات جدید و تطبیق دادن خود با آن است. ولی افراد دسته اول حافظه کوتاه مدت قویتری دارند ولی افراد دسته دوم حافظه طولانی مدت قویتری دارند.
تاثیر موسیقی در یادگیری
همان طور که گفته شد موزیک تاثیرات بسیار زیادی روی مغز دارد. علاوه بر مغز، روی سایر اعضای بدن هم تاثیر گذار است.
گوش دادن به موسیقی باعث کاهش ضربان قلب و تعداد تنفس در دقیقه میشود و حالت استرس و افسردگی را از فرد دور میکند و بدن را در در حالت آرامش قرار میدهد. این موضوع به شدت به افرادی که استرس امتحان آنها را اذیت میکند کمک کننده است.
وظایف نیمکرههای مغز در یادگیری
نیم کره راست مغر مربوط کارهای هنری است و نیم کره چپ مغز مربوط به فعالت های فنی.
وقتی شما به موسیقی گوش میدهید نیم کره راست در حال تحلیل هارمونی موسیقی و نیم کره راست در حال تحیلی سرعت و ملودی آهنگ است که در نهایت باعث میشود شما از موسیقی لذت ببرید.
این همکاری باعث قوی تر شدن ارتباط بین دو نیم کره میشود. قوی تر شدن ارتباط بین دو نیم کره قدرت تمرکز شما روی هر موضوعی را افزایش میدهد، چراکه هم زمان هم از دیدگاه فنی و هم از دیدگاه هنری میتوانید روی آن تفکر کنید.
همچنین گوش دادن به موسیقی قبل از خواب میتواند کیفیت خواب شبانه را افرایش دهد یا حتی ریتم خواب شبانه را تنظیم کند. خواب کافی در شبانه روز در دفع استرس و افزایش بازدهی مغزی تاثیر بسیاری دارد.
تا حالا دقت کردید که چرا حفظ کردن متن یک آهنگ از حفظ کردن جدول تناوبی آسان تر است؟
دلیل این موضوع این است که مغز انسان به دنبال الگو هایی میگردد تا مطالب جدید را پردازش و به مرور در حافظه طولانی مدت ذخیره کند. در موسیقی، هارمونی، ملودی، ترکیب سازها و … همان الگویی هست که مغز به دنبال آن میگردد، برای همین با خاطر سپردن موسیقی آسانتر است.
تاثیر استرس روی یادگیری
هر امتحانی استرس زا هست. درصورتی که این استرس مدیریت نشود میتواند آسیب های جبران ناپیذیری برای مغز داشته باشد. استرس پاسخ طبیعی بدن به تحت فشار بودن است. در شرایط استرس، فعالیت الکتریکی نورون های مغزی بیشتر یا کمتر میشود. فعالیت غلط سلول های مغز به ویژه در هیپوکامپ ( بخش مربوط به احساسات و یادگیری و خاطرات ) باعث ضعیف شدن و در نهایت تخریب این سلول های میشود.
تحقیقی در سال 2014 نشان میدهد سطح بالای هورمون استرس یا همان کرتیزول تاثیر مستقیم روی حافظه کوتاه مدت دارد. با این توصیف استرس یکی از مضرترین فاکتور ها برای یادگیری یا فرد جویای علم است.
برای مطالعه مقاله تاثیر استرس بر بدن و مغز کلیک کنید
تاثیر گوش دادن به موسیقی هنگام مطالعه
تاثیر موسیقی روی درس خواندن (چه تاثیر مثبت و چه تاثیر منفی) بیشتر به صورت غیرمستقیم هست. البته بخش زیادی هم از این تاثیرات بستگی به آهنگی که گوش میدهید دارد.
تاثیرات مثبت
موسیقی میتواند به شما انگیزه دهد. بر اساس تحقیقی در سال 2019 بیان میشود موسیقی مراکز پاداش مغز را فعال میکند. یعنی گوش دادن موسیقی بعد از پایان تکالیف یا بین باکس های مطالعاتی میتواند خستگی درس خواندن را کم تر کند و انگیزه برای ادامه دادن ایجاد کند. گوش دادن موسیقی میتواند نظر شما رو راجع به حل کردن ادامه تمرین ها عوض کند. تجربه شخصی به این صورت بود که وقتی میخواستم تمریناتی رو برای چندمین بار حل کنم، همراه آن موزیک هم گوش میدادم.
موسیقی میتواند حال شما را بهتر میکند. درس خواندن برای بعضی از ما فرایندی استرس زا هستش. همانطور که گفته شد استرس میتواند اثرات جبران ناپذیری داشته باشد. موسیقی میتواند حالت آرامش را ایجاد کند و راندمان درسی را افزایش دهد.
موسیقی به شما کمک میکند اطلاعات جدید را بهتر درک کنید. بر اساس تحقیقات انجام شده در سال 2007 در دانشگاه پزشکی استنفورد، موزیک به مغز کمک میکند تا بهتر مشاهده کند و مطالب جدید را بهتر تفسیر کند. پس اگر با یادگیری مطالب جدید مشکل دارید، گوش دادن به موزیک میتواند کمک کنده باشد.
موسیقی روی حافظه تاثیر دارد. به دلیل الگو های موجود در موسیقی به خاطر سپردن آن آسان تر از درس است، اما اگر در کنار درس حضور داشته باشد میتواند به حفظ کردن مطالب کمک کند.
برای مطالعه مقاله ۶ راهکار برای افزایش قدرت تمرکز و حافظه کلیک کنید
تاثیرات منفی
با توجه به نوع موسیقی که هنگام درس یا در تایم های استراحت گوش میدهید ممکن است تمرکز شما کاهش پیدا کند. موسیقی با صدای بلند یا ریتم تند برای بیشتر افراد حواس پرت کننده است. موزیکهایی با متن مفهومی میتواند تا زمان زیادی بعد از گوش دادن ذهن فرد را درگیر کنند.
در مواردی حتی مشاهده شده که موسیقی در شنونده احساساتی شبیه اضطراب و ترس ایجاد کرده است. عده زیادی معتقد هستند گوش دادن موزیک در هنگام درس خواندن باعث کاهش تمرکز میشود.
عده ای معتقد هستند : وقتی شما هنگام به خاطر سپردن مطالب به موزیک گوش میدهید، در هنگام به یاد آوردن در صورتی که موزیک وجود نداشته باشد، به مشکل برمیخورید؛ زیرا مغز از الگو های موجود در موسیقی برای حفظ کردن بهتر درس استفاده میکند و در به یاد آوردن هم از همان الگو ها استفاده میکند، در نتیجه در خلاء موسیقی فرایند به یادآوری دشوارتر و با سرعت کمتری صورت میگیرد.
کدام نوع موسیقی برای یادگیری تاثیر مثبت دارد
به طور کلی مبحث تمرکز به نوع موسیقی که گوش میدهید بستگی دارد. در سال 1990 حتی نظریه ای تحت عنوان ( اثر موتزارت) مطرح شد که بیان میکرد : گوش دادن موسیقی کلاسیک هوش انسان را افرایش میدهد. حتی آزمایش هایی در سال 1993 انجام گرفت نشان میداد ای کیو شنوندگان این نوع موسیقی 9 نمره بالاتر از سایرین هست.
تا مدتها از موسیقی کلاسیک برای درمان آلزایمر، اختلال حواس، بیخوابی و … استفاده میشد. اما دلیل واقعی این پدیده، علاقه زیاد شنوندگان به این سبک موزیک بود.
در حقیقت موسیقی کلاسیک روی فعالیت ژن های موثر در ترشح و انتقال دوپامین، تاثیر مثبت دارد. دوپامین به خودی خود جلوی ترشح هورمون استرس را میگیرد. موزیک کلاسیک روی ارتباطاتان بین نورونی (سیناپس) تاثیر دارد و فرایند تخریب عصبی با پیری را کاهش میدهد. این تاثیرات در علاقمندان این سبک کاملا قابل مشاهده هست.
جمع بندی: گوش دادن به کدام موسیقی بهتر است؟
موزیکهای آرام و بدون کلام مناسب تر از بقیه موزیک ها برای زمان درس خواندن هستند؛ چراکه کمترین بار ذهنی را دارند و تمرکز فرد را پایین نمیآورند. افرادی که عادت به گوش دادن موزیک هنگام کار کردن یا درس خواندن دارند، به هنگام گوش دادن موزیک هایی با تمپو بالاتر، افت تمرکز کمتری را تجربه میکنند.
با توجه به تحقیقاتی که در سال 2000 صورت گرفت؛ بهترین موسیقی برای گوش دادن، موزیک مورد علاقه فرد است. میزان تاثیرات مثبت در فرد به هنگام گوش دادن این موسیقی در بالاترین حد ممکن است.
نویسنده: ایمان فرهودی
ثبت ديدگاه